درعلم روانپزشکی به شخصی که از سلامت بدنی برخوردار است ولی خود را بیمار می انگارد هیپوکندریاک یا خودبیمارانگار گویند. تشخیص این حالت زمانی صورت می گیرد که شخص طی حداقل شش ماه علیرغم اطمینان خاطر از لحاظ پزشکی ، خود را متقاعد نموده که بیمار است و یا می ترسد که بیمار باشد. 
خودبیمار انگاری یا هیپوکندریا:
ترس بیمارگون یا اعتقاد به داشتن یک بیماری جدی با وجود اینکه بیمارئی وجود ندارد ـ هرکدام از اعضاء بدن ممکن است درگیر شوند. از همه شایع‌تر درگیری سیستم‌های گوارشی و قلبی عروقی است. ـ بیمار اعتقاد دارد که بیماری یا اختلال کارکرد جسمی وجود دارد. ـ معاینه بالینی یا جواب منفی آزمایش‌ها، تنها به مدت کوتاه موجب اطمینان‌بخشی بیمار می‌گردد. ولی بعد علایم برمی‌گردد (در هذیان جسمی، نمی‌توان به بیمار اطمینان‌خاطر داد). ـ اختلال حداقل شش ماه طول می‌کشد. ـ اعتقاد، شدت هذیانی ندارد. هیپوکندریا یعنی نگرانی مفرط درباره سلامتی ، مانند هر تشخیص بالینی دیگر جدی است . برای تشخیص تنها رفع ظن بیماری جسمی کافی نیست بلکه وجود یک اضطراب اغراق آمیز هم باید در فرد تشخیص داده شود . شیوع آن در زنان و مردان یکسان است و در میان همه گروههای سنی و طبقات اجتماعی ممکن است ظاهر شود .در تمام سنین می‌تواند اتفاق بیفتد، اوج ابتلاء در مردان در سنین سی سالگی و در زنان در سنین چهل‌سالگی است. هیپوکندریازیس غالباً نوعی پاسخ به حالتهای استرس و یا بیماریهای روحی مانند اضطراب و افسردگی است . هیپوکندریازیس در شرایط مختلف و بصورتهای کوتاه مدت و بلند مدت مشاهده می شود . بلندمدت بدین معنا که ، برخی افراد از زمان کودکی به آن مبتلا بودنده اند . این افراد از سنین کودکی دچار اضطراب بوده و برای آنها نگرانی از ابتلا به بیماری به عادتی تبدیل شده که مایه استرس است . آنها ندانسته بیماری را دستاویزی برای رهائی از کارهائی که باعث نگرانی شان می شود ، قرار می دهند و زمان و هزینه زیادی را برای دیدن متخصصین پزشکی صرف می کنند . در مورد نوع کوتاه مدت ،‌برای مثال شخصی که یکی از نزدیکان خود را در اثر ابتلاء به تومور مغزی از دست داده ، در صورت دچار شدن به سردردهای مزمن ممکن است اینگونه بیندیشد که او هم به این بیماری مبتلاست .
سبب‌شناسی:
علل ممکن است روان‌زاد باشد، ولی بیمار ممکن است به شکل مادرزادی به عملکردها و احساس‌های بدنی، حساسیت بیش از حد داشته باشد و آستانه تحملش برای درد یا ناراحتی جسمی پائین باشد. ـ پرخاشگری نسبت به دیگران از طریق قسمت خاصی از بدن، به سمت خود برمی‌گردد. ـ عضو مبتلا ممکن است معنای نمادین مهمی داشته باشد و بنابراین به گونه ای نمادی از بدن به سخن میآید و ابراز ناراحتی میکند.
علائم بارز:
علائم فیزیکی همیشه موجودند اما ممکن است عادی باشند ( مانند سردرد ، درد شکم ، سرگیجه ، بی اشتهائی و … ) که به غلط ، خطرناکتر از آنچه هستند تفسیر می شوند .
درمان :
هر چند که احتمال طولانی شدن دوره درمان وجود دارد و تمایل به داشتن نگرانی مفرط از سلامتی ممکن است کاملاً از بین نرود . بهرحال ، بیمار مبتلا به هیپوکندریا می تواند دریابد که دچار اضطراب است و یک بیماری جسمی ندارد و بتدریج از اضطراب خود بکاهد . این اولین قدم است . انواع موقتی هیپوکندریا معمولاً با مشاوره و گاه با مصرف داروهای ضداضطراب قابل درمان است . اما در نوع بلندمدت ، پزشکان از روند درمان آنها رضایت ندارند ، چرا که دائماً فهرستی از علائم را متذکر می شوند که آزمایشات ، عدم وجود بیماری مربوط به آنها را تأیید می کنند و این اشخاص به هیچ وجه به اطرافیان اطمینان کامل از سلامتی خود را نمی دهند . ـ دارودرمانی: درمان داروئی علایم؛ داروهای ضداضطراب و ضدافسردگی برای اضطراب و افسردگی؛ و داروهای سروتونرژیک برای افسردگی و اختلال وسواس فکری - عملی مفید هستند. مصاحبه با کمک دارو می‌تواند باعث پالایش (catharsis) و بهبودی بالقوه نشانه‌های بیماری شود، با این وجود، معمولاً این بهبودی، تنها موقتی است. ـ درمان روانشناختی: 1. روان‌درمانی پویش روانی مبتنی بر بینش، معنای نمادین نشانه را مشخص می‌کند و مفید است. به بیمار جملاتی مانند ”همه اینها در ذهن تو است“ نباید گفته شود. ارتباط طولانی‌مدت با پزشک یا روانپزشک، همراه با اطمینان‌بخشی به بیمار که بستری جنسی ندارد، مفید است. 2. هیپنوتیزم و رفتاردرمانی برای القاء آرمیدگی مفید است.

زمان انتشار : 1392/2/1
تعداد بازدید : 3046
نویسنده : مدیر
دسته : روانپزشکی