مرز و مرزبندی در خانواده

مرز و مرزبندی در خانواده
از مسایل مهم خانواده فاصله روانشناختی اعضاء و محدوده عمل اعضاء و زیرمنظومه های خانواده است. که به این فاصله روانشاختی مرز گفته می شود. مرزها چگونگی ارتباط و محدوده رفتار اعضای خانواده را مشخص می کنند. مرزبندی یعنی چه کسی چه اندازه می تواند حرکت کند و چگونه اینکار را انجام می دهد.
خانواده بر اساس قواعدی که وضع می کند افراد را متوجه می کند که برخی مناطق برای آنها مجاز، برخی عبور یا احتیاط و برخی دارای علامت توقف یا عبور ممنوع است و اگر فرد از مرزهای غیرمجاز عبور کنند اعضای خانواده مکانیزم هایی را برای تنظیم و مهار او در پیش می گیرند.
بنابراین اعضای خانواده کم و بیش از جغرافیای خود آگاه می شوند.
مرز یک استعاره ای برای مراودات ویژه است و مقرراتی است که تعیین می کند چه کسی و چگونه در این روابط حرکت کند. مرزها خط اقتدار و مسئولیت را مشخص می کنند.مرزها حد یا حائل مفروض هستند که در خدمت حفظ و پیشبرد تمایز و یکپارچگی خانواده و تک تک اعضای خانواده است.
مرزها در یک طیف واقع شده:
احساس تعلق شدید وجود دارد عاطفی کم است. حمایت پایین است و
و حمایت فوق العاده است. کمبود حس و وفاداری واحساس تعلق پایین .
بر اساس این طیف بندی 4 نوع مرز وجود دارد:
1- مرز نرم: کسی که به سادگی مرزهایش با دیگران قابل ادغام است و به راحتی قربانی و دستکاری و بازیچه روانی می شود.
2- مرز سخت و سفت: فردی کاملا بسته که دیوار بین خودش و دیگران کشیده و اجازه نمی دهد هیچ کس از نظر احساسی و عاطفی و فیزیکی به وی نزدیک شود.
3- مرز اسفنجی: ترکیبی از مرزهای نرم و سخت است. کمتر از گروه نرم و بیشتر از مرزبندی سخت اجازه سرایت عاطفی به دیگران می دهند. در مورد مرزبندی خود مطمئن نیستند و نمی دانند چه زمانی باید انعطاف به خرج بدهند و چه زمانی سختگیری کنند.
4- مرز انعطاف پذیر: شبیه گروه اسفنجی است اما کنترل بیشتر روی مرزبندی خود دارند. خود فرد تصمیم می گیرد که چه چیزی را رها کند و چه چیزی را حفظ کند.