طرحواره ها چگونه شکل می گیرند؟

هر کودکی با دو ویژگی اساسی به دنیا می آید:
1- خلق و خوی ذاتی و اولیه و 2- نیازهای اساسی هیجانی
این دو ویژگی در یک بستر به نام محیط اولیه و سبک فرزندپروری قرار می گیرد که منجر به دو حالت می شود:
ارضاء نیازها و در نتیجه شخصیت سالم و کارآمد و یا عدم ارضاء نیازها و در نتیجه احساس تهدید و به تبع آن شکل گیری طرحوراه های ناسازگار اولیه.
خلق و خوی ذاتی و سرشتی (Temperament):
میراث عاطفی ما که باعث می شود در مقابل رویدادها به سبک و سیاق خاص هیجانی واکنش نشان دهیم خلق و خوی ذاتی نام دارد. خلق و خو دامنه ای از هیجان ها را در بر می گیرد.
اکثر والدین خیلی زود به این نکته پی می برند که هر کودکی از زمان تولد الگوی مشخصی از خواب، میزان گریه کردن و بیقراری، میزان ارتباطات و مراودات اجتماعی و... متمایزی دارد. پژوهشهای زیادی نشان میدهند که عوامل زیستی در شکلگیری و تحول خلق و خو نقش دارند. سطح مغز که شامل کورتکس، نورون های عصبی و قسمت خاکستری مغز، هورمون ها و انتقال دهنده های عصبی نقش مهمی در شکل گیری خلق خو دارند.
کاگان، رزینک و اسنایدمن (1988) پژوهشهای زیادی دربارهی صفات خلقوخوی نوزادان انجام داده اند و به این نتیجه رسیدند که بیشتر این صفات، حتی با گذشت زمان ثابت میمانند. در قسمت پایین به برخی از ابعاد خلق و خوی هیجانی اشاره میشود که به نظر اکثر آنها مادرزادیاند و نسبتاً غیرقابل تغییر، مگر از طریق رواندرمانی.
پایدار |
بیثبات |
خوشبین |
افسردهخو |
خونسرد |
مضطرب |
حواسپرت |
وسواسی |
پرخاشگر |
منفعل |
بازیگوش |
تحریکپذیر |
اجتماعی |
خجالتی |
خلق و خوی متفاوت کودکان را در معرض شرایط گوناگون قرار می دهد. مثلا یک کودک پرخاشگر با یک کودک منفعل رفتارهای متفاوت در مقابل بدرفتاری والدین نشان می دهند و همین مساله عامل تبیین گر مهمی است که مشخص می کند چرا یک فرد در مقایسه با فردی دیگر به هنگام مواجهه با تجربه های ناگوار بسیار مشابه کمتر پریشان می شود.